
وقتی با من صحبت میکنید (این صدای منه)، من با گوش دادن به صدایتان به شما خواهم گفت که چه کسی هستید، حالتان چطور است، به کجا میروید و حتی میتوانم درباره هر آنچه پشت حرفهایتان پنهان میکنید نیز با شما سخن بگویم، بیآنکه چیزی از رموز پیشگویی بدانم…
متخصصان صدا بهسادگی میتوانند از طریق ارتعاشات صدا متوجه این مسائل شوند. تقریباً میتوان گفت که کمی شبیه خواندن خطوط دست است. اما دیگر همه بهخوبی میدانند که غیبگویی حقیقت ندارد؛ در واقع موضوع اصلی این است که میزان حساسیت ما هنگام ملاقات با شخصی دیگر به میزان چشمگیری افزایش مییابد، چرا که سعی داریم خود را بهگونهای دیگر نشان دهیم، وجودی حقیقی که جسم و روح خود را تسلیم روح دیگری میکند و فقط میتواند نشانههای کوچکی را که در خود میخواند رمزگشایی کند. به عبارتی، آنچه برای ضمیرخودآگاه وصفناپذیر و برای ضمیر ناخودآگاه واضح وگویا است.
صدا (این صدای منه) مانند آینهای، نشاندهنده درون خویشتن است. نیاز به تقلب نیست، همه چیز در آن نمایان است: خودتان، شخصیت شما، افکار روزمرهتان، احساستان در هر لحظه، اخلاق و خلق و خو، قدرت و ضعف، ترس، غم و اندوه، خستگی، هیجان و هر شیوهای که بهواسطه آن افکار و احساسات و سلامت روانی خود را ابراز میکنید. زیرا صدا فراتر از یک ارتعاش صوتی ساده است.
در حقیقت صدا بازتابی از روح یا حالت روحی شما، در لحظهای است که صوت را در فضا تولید میکنید. صدا از تنفس شما نشأت میگیرد و در اصل دستاورد دَم شماست. این صدا از هوای جاری بهره میبرد، یعنی همان هوایی که در محیط است یا هوایی که برای ارتعاش و منعکس شدنش به آن میدمید. در واقع میتوان گفت که صدا نوعی انرژی است که شما منعکس میکنید.
شاید به من بگویید که دیگر صدایتان وجود خارجی ندارد، ناراحتتان میکند، یا نمیتوانید روی آن حساب کنید، به شما آسیب میرساند، نمیتوانید به آن اعتماد کنید، دیگر نمیتوانید تحملش کنید، به شما خیانت میکند، تحملناپذیر، کنترلناپذیر یا ناقص است، مناسب شما نیست، یا حتی دیگر او را نمیشناسید. آن وقت باید به شما بگویم که بهتر است «درباره تجربیات فعلی خود با من صحبت کنید.» من به شما کمک خواهم کرد تا این ابهام را در ذهن خود برطرف کنید، زیرا این ابهام مانع از این میشود که به بهترین شکل ممکن به خود کمک کنید تا بتوانید همچون انسانی مسئول و آزاد زندگی کنید.
صدا همچون یک شخص است، خودی دیگر که معتقد است بیآنکه کلمهای بگوید، میتواند همه چیز را بیان کند. آیا از خود مراقبت میکنید، صدای شما پاسخ خواهد داد. شما در باطن خود چه کسی هستید؟ صدای شما دیر یا زود خواهد گفت (این صدای منه). او فقط آنجاست تا در کمال صداقت به شما بگوید چه کسی هستید، با وجود آنکه گاهی سعی میکنید در این باره به خودتان دروغ بگویید. با وجود او، بدون شک شما میتوانید خود حقیقیتان باشید.
اگر شما مقید هستید که نسبت به خود و دیگران صادق باشید و همچنین میخواهید به ارزشهای والای خود و دیگران صادقانه احترام بگذارید، اگر در مسیر جستجوی خویش برای تطبیق بیشتر با خودتان هستید و اگر برای یافتن خوشبختی در وجودتان تلاش میکنید، پس به صدای درونتان گوش دهید، بهگونهای که گویی هرگز این کار را انجام ندادهاید. او تمام دارایی شما و همچنین پتانسیل ذاتی درونتان را آشکار خواهد کرد.
این کار با حرکت ساده لبهای شما صورت میگیرد تا بتوانید به دور از هر قضاوتی و در کمال صداقت و سادگی، آوای شخصی و درونی خود را برای برقراری ارتباط به بیرون انتقال دهید، زیرا درست، همان لحظهای که صدا از طریق روابط به معنای برتر خود دست مییابد، وجود انسان نیز معنا پیدا خواهد یافت و او را از حیوان متمایز خواهد کرد، چرا که تنها انسان است که میتواند افکار خود را در قالب صدا بیان کند.
صدا اسرار را آشکار میکند، اگر خوب گوش دهید، خواهید فهمید که چه کسی هستید. کافی است بهدقت گوش دهید، افکار و احساسات خود را بیان کنید، حرف بزنید، آواز بخوانید، زمزمه کنید، فریاد بکشید، صدا بزنید، آه بکشید، بازی کنید.
ادامه این صدای منه
صدا حتی میتواند شما را تسلی دهد. بله درست است، سعی کنید روزی که احساس افسردگی میکنید آواز بخوانید، خواهید دید که چگونه باعث میشود ناراحتیتان را فراموش کنید. آواز بخوانید، زیرا از شما در برابر بسیاری از بیماریها مراقبت میکند. موضوع این کتاب دقیقاً همین است. به صدایتان توجه کنید، زیرا از این طریق میتوانید رشد کنید، پخته شوید و حتی درمان شوید.با کمک صدا میتوان به هزار و یک اکتشاف رسید.
اما برای این کار، پیش از هر چیز باید از عضوی مراقبت کنید که امکان تولید صدا را برای شما فراهم میکند و باعث تعامل شما با دیگران میشود. همچنین با اصلاح شیوه ارتباطی و درک هر چه بهتر آن، میتوانید سایر تواناییهای خود را نیز تقویت کنید و در راستای آزادی بیان بیشتر گام بردارید.
بسیاری از بیمارانم بهدلیل مشکلات کوچکی که برای صدایشان پیش آمده است به من مراجعه میکنند؛ من نیز تصمیم گرفتهام یافتههای خود در این مسیر را با شما در میان بگذارم. اگر بخواهم مسیری را که تاکنون طی کردهام در یک کلمه توضیح دهم، باید بگویم که من خیلی زود متخصص حوزه اختلالهای صوتی شدم و در حال حاضر نیز متخصص گفتار درمانی هستم. در طول این سالها به این نکته پی بردهام که بهطور کلی، رابطه روشنی میان اختلالات صدای بیماران و شیوه رفتار آنها وجود دارد. در واقع، متوجه شدم که صدا و واکنشهای فیزیکی در چه نقطهای باهم تلاقی میکنند.
برای پیشرفت بیشتر در این علم لازم بود که دیدگاه روانشناسیام را نیز گسترش دهم. این کار به کمک دوره دانشگاهی معتبری در درمان رفتاری- شناختی در شهر لیون فرانسه و از سوی دکتر کوترو مدرس اصلی CBT صورت گرفت. به این ترتیب، رویکرد خود به علم روانشناسی را با متد هیپنوتیزم اریکسونی و تکمیل کردم تا بتوانم با گسترش زمینه تحقیق خود و ارائه طیف وسیعی از ابزارهای حساس، به افرادی که در جستجوی توسعه فردی هستند به شیوه موثرتری کمک کنم.
اما چگونه بدون صحبت از رفتار، میتوانیم از صدا سخن بگوییم؟ پیش از هر چیز، باید گفت که صدا پاسخی رفتاری است که از یک سازوکار ذهنیِ مختص هر کس و با هدف خاصِ برقراری ارتباط ناشی میشود. از اینجا به بعد زمینه تحقیق گسترده میشود.
در واقع، هدف اصلی من این است که نشان دهم چگونه میتوانیم از طریق درک رفتار صوتی، تواناییهای ذاتی خود را گسترش دهیم تا در نتیجه، هم احساس بهتری داشته باشیم و هم در شیوه بیان افکار و احساسات خود، از لحاظ جسمی و ذهنی از آزادی عمل بیشتری برخوردار باشیم.
تا زمانی که مردم با صدای خود مشکل نداشته باشند، کمتر به آن توجه میکنند؛ اما در هر حال، صدا برای برقراری ارتباط با دیگران ضروری است. فراموش نکنید که صدا فقط بازتابی از شخصیت ما است، همراه با ویژگیهای پنهانی که باید کشف و آشکار شوند.